اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.

اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.

۱۱ مطلب با موضوع «ژوری» ثبت شده است


شاید براتون غیر قابل باور باشه :

شرکتی رو به ثبت رسوندن با نام کامل / طلعت نور مشهد شهاب فتح زاگرس سمنان / که فقط اینجا مشغول به فعالیته و هیچ شعبه ای توو هیچکدوم از اون دوتا شهری که اسمش اومده نداره. فقط یه حاجی فلانی و پسران به جز فلانیشون کم داره که مشتی شود بر پوز بیگانگان. چقدر راجع به این اسم فکر شده؟ چطور برای چنین اسمی مجوز صادر شده؟ کی این اسم رو پیشنهاد داده؟هدفش از کلمه به کلمه این اسم چی بوده؟ یه ابر پر از این سوالا بالا سرم درست شده. چجوری آخه؟؟؟

پوگبا همش یک سال از من بزرگتره هفته ای دویست و نود هزار پوند میگیره..حساب کردم اگر سی سال شبانه روز کار کنم یک دوم پولی که اون میگیره رو هم نمیتونم جمع کنم. عدالتت رو شکر بزرگـوار!


حتی با چشم پوشی به گذشته ی سیاه وی, امید به تحول و اصلاح وضعیت سیاسی کشور به سال های دور...خیلی خیلی دور موکول شد و در نظر بیاورید چه چیز  از همه غیر قابل درک و عصبی کننده تر است؟ پیام های تسلیت, شنیدن خاطرات, عزای عمومی حتی این پست هم نفرت انگیز است وقتی فردا پنج صب من باید پاشم برم سر کار.

$ میشه توو این تعطیلی ها اسم شرکت های خصوصی رو هم بیارید؟ :[
1395/10/19


 /خدایا, شوخی های کوچیکی که باهات میکنم رو ببخش.منم شوخی های خرکی تو با خودم رو می بخشم./

A : ربی! یه دودقه اونورو ول بده. بشین اینجا کارت دارم.
B : تو کی باشی که به من دستور بدی؟
A : نشناختی؟
B : کدومی؟
A : همون ام دیگه...همون که که از روز اول بهت گفتم اگه میخوای بهت اعتقاد داشته باشم, باید بهم اعتماد کنی.به حال خودم بذاریم..
B : نسبت به اون روزا همه چی فرق کرده.
A : خیلی چیزا ممکنه.ولی من و تو نه.
B : تنها چیزی که میتونم بهت بگم اینه : کار خودتو بکن. جسور باش اما کله خرنه . وا نده.تخت گاز برو.گند نزن بقیه اش با ... بقیه اش هم با خودته.
A : خوبه. منم همینو میخوام.همه چی پای خودم. حتی صبحونه و شام.
B : اومده بودی فقط همینو بگی؟
A : خب راستش در اصل اومده بودم بگم آب گرمکن نمیدونم چه مرگش شده. موقع ظرف شستن آب داغه.توو دستشویی داغه اما همین که میری حموم بعد پنج دقیقه آب قندیل می بنده.اینو واسم ردیفش کن قربون دستت.
B : / با خودش زمزمه می کند/ این دیگه چه کوفتی بود من درست کردم؟

$ برای هیچکس توو فوتبال به اندازه سانچز خوشحال نشدم که از بارسا اومد ارسنال و انقد خوب درخشید.مطمئنا هیچوقت نمیتونست اونجا اینی باشه که الان هست.لزوما همیشه بهترین ها نباید انتخاب های ما باشند.

من ممنون داره اون کسی ام که کنترل دنیا دستشه اگه بزنه بره جلو, یه راست بره سراغ فصل آخر.بسه لطفا.میخوایم آخرشو ببینیم بعد همگی بریم بخوابیم.

از ساعت 3:56 شروع شده تا الان که 9:03 ادامه داره.. این زندگی فاک نداره؟

$ # سکسکه

بعضی روزا هست که فقط خدا میدونه.اما بعضی روزا رو حتی خدا هم نمیدونه.الان میگی:کفر نگو!خدا همه چیو میدونه.منم بهت میگم: کس نگو.به والله قسم اگه بدونه...نمیدونه که منو توو این شبای نمناکِ بهاری خسته و دلگیر ول کرده.نمیدونه چه فشار عصبی و بار جسمی روومه.نمیبینه شاید چون هوا ابری و مه گرفته است.اتفاقا همین دیروزی که باد و بارون زد و همه خونی تکونیه مادر طفل معصوم منو به فاک اعظم داد, همه سیگنالا پرید.شاید حالا بگی: ببین اینی که داره کس میگه تویی!خدا خودش گفته من از رگ گردن به شما نزدیکترم.ابر و بارون همش بهونه دلتنگیاشه.اونموقع بهت میگم:شاید برای اینکه زیادی نزدیکه.درست دید نداره.همه چیو درهم میبینه.شعله عشقش داره میسوزونتم...دارم یواش یواش آب میشم بدون اینکه به یه ورش باشه..پخش زمین بشم دیگه به چه درد میخورم؟به کی میتونم نور بدم؟کمی فاصله شاید باعث بشه وضعیت ِ بغرنجمو بهتر ببینه.

$ انقدر کم طاقت شدم که برای هر حصولی میگم یا حالا یا هیچوقت.

95/1/16

مدارای ببش از حد وحشیگری میاره ,مهربونی بیش از ظرفیت آدمو گربه صفت میکنه, سالها تنهایی موجب سنگدلی و بدبینی میشه ,اعتماد بیش از اندازه پایه های خیانت رو میسازه. انگار داری دنیارو از توی یه آینه شکسته نگاه میکنی.از هر چیزی چندتا هست که همشون یه کار میکنن.همشونم یه چیز کم دارن..مثل این میمونه که دست راستتو بلند کنی و ببینی هزارتا دست چپ بلند شدن.. تو دنیارو اینجوری خلق کردی یا من و امثال من مبتذلش کردیم؟

$ خوش بحال اونایی که عسل خوب میخورن..

صبح تک تک مغازه های مهستان رو پا به پام زیر و رو کرد.بعدازظهرش دونه به دونه طبقه های کوروش رو بالا پایین رفتیم تا خریدامو انجام بدم.فرداش منو برد بازار.اون منطقه رو ندیده بودم فقط به اسم میشناختم...توپخونه,کوچه مروی,ناصرخسرو ..همون وقت که پامو اول بازار گذاشتم تا وسط مسطا که پاهام دیگه مالِ من نبود همه چیو دیدم. همه چی ...فقر , نداری , بدبختی , فلاکت , بیچارگی , تبعیض , بی عدالتی , زور , ترس , دلهره , نومیدی , بچه های کار , شغلای کاذب , ترحم , حقارت , کژی , خواری , بدشانسی , ناچاری , کثافت , قناعت, تنهایی , ازدحام , شتاب , نرسیدن , عقب موندگی, بس نیست؟بازم میتونم بگم.. به قول بیداد /دیدم.. دیدم هر آنچه دیدنش اندوه و ماتم است/ فهمید کمی ناخوش شدم.انتظار همچین چیزیو نداشتم.خودمو میدیدم سرتا پا چشم ِ از حدقه بیرون زده پر از رقت و حرقت.آدمای واقعی اینان..جنایت و مکافات واقعی اینجاست. از در ِ مسجد شاه که اومدیم بیرون دستشو محکم گرفتم و گفتم دیگه هیچوقت منو اینجاها نیار بابا هیچوقت .. جلوی همون در بود که بهش گفتم من ترجیح میدم یه شهرستانی اصیل باشم تا یه پایتخت نشین ِ بی همه چیز.

طهران _ مسجد شاه _ 94/8/13

$ حتما که تو خوبیو قصدت جز خیر و نیکی نبوده حتما... فقط بد نتیجه گرفتی.بد..خیلی بد.ماها مربی ای که نتیجه نمیاره رو تعویض میکنیم.حالا تو بگو باهات چی کار کنیم؟میخوام باشی و دنیایی که میگن باشه. ببینم چجوری میخوای جواب اینارو بدی..با چه رویی آخه...

$$ این بال بال زدنا برای اتفاقات فرانسه خیلی خنده داره.کاش قیافتون رو توو آینه می دیدید..مشکل دیگه نفهما نیستن.آدمایی ان که فکر میکنن خیلی میفهمن.

$$$ علم الهدی : /ائمه جمعه هر شهر در نقش امام‌زاده زنده آن شهر هستند بنابراین شما باید از امام جمعه شهرتان محافظت کنید/ لابد از فردا کون تونو هوا میکنین مردم پول بریزن تووش.

$$$$ ببخشید که من بی تربیتم.اما فقط اینجاست که میتونم بی تربیت باشم.

یک تاجر یا کارفرما هر چقدر که در کارش موفق باشد هرچقدر هم که مدرن ترین اصول حرفه اش رو به کار بگیرد.اصلا تو بگو بی نقص ترین و تمیز ترین کار و محصول ممکن را پیاده کند , باوجود اینکه بازار مثل موم در مشت اش است , باز از رسیک سیستماتیک نمیتواند فرار کند چرا که عاملیت ها در نوسان اند. جایی که اصطلاحا فرصت انتخاب را داده است دست مشتری و چنان به خودش و کارش اطمینان می برد که دست رقبا را باز گذاشته ..

به قول بانی : / من مدیر بانک ام.مدیر بانک میدونه کی ورشکست است و کی ورشکسته نیست.خیلی متنفرم از این حرفی که میزنم , اما باید بگویم که اگر خدایی وجود داشته باشد از نظر من ورشکسته است./

$ هی تـو.. آقای ورشکسته تنها شانس موندنت توو این بازار شلم شوروا اینکه رقبات به قدری خودخواه و فاقد شعورن که هیچوقت با هم / متحد / نخواهند شد.بی انصافی ِ تو یکی احد ما این همه بی حد !

 

اما خدا میتونست یه تکون از روصندلی پادشاهی به فلان مبارک بده و به رسم مهمون نوازی دستشو حائل کنه تا بچه ها با خاطره خوب برگردن.ما که میگیم اتفاق بوده
ولی عاشق اونایی ام که میگن خدا خیلی دوسشون داشته! مثل این میمونه که پدر یا مادر بچه شو بکشه چون خیلی دوسش داره.
و دیوونه ی اونایی ام که میگن یه تلافی بوده تا عربستان یمنی هارو نکشه! خب کسخل خدا میزنه یه مشت هند و پاکستانی رو به گا میده که برا عربستان درس عبرت شه؟