اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.

اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.

A: میشل تو برای چی اومدی اینجا؟
B: چون میخوام دوباره با تو بخوابم.
A: دلیل خوبی برای اومدن به اینجا نیست.
B: خیلی هم دلیل خوبیه.یعنی این که من عاشقت هستم.
A: ولی من نمیدونم که عاشقت هستم یا نه
B: کی میفهمی که عاشق من هستی یا نیستی؟
A: به زودی..
B: به زودی یعنی کی؟یک ماه یک سال؟
A: به زودی یعنی به زودی
B: زنها عادتشون اینه که کاری رو که در عرض هشت ثانیه میتونند انجام بدن رو در عرض هشت روز انجام میدن. هیچ تفاوتی بین هشت ثانیه و هشت روز قائل نیستن. راستی 8 قرن هم فرصت خوبی برای فکر کردنه.
A: نه همون هشت روز خوبه
B: زن ها همه کاراشون رو با تاخیر انجام میدن. این اعصاب منو خورد میکنه.
 /Breathless_Jean Luc Godard/
فکر میکردم این به تاخیر انداختن فقط مشکل منه.البته من میذاشتم پای صبوری.جی کی همیشه میگه..میگه تو چرا انقد یه چیزیو لفتش میدی؟چرا همش آدمو معطل میذاری؟ خب حقیقتش اینه که ما همون اول تصمیمون رو برای کاری که میخوایم بکنیم یانکنیم گرفتیم.فقط زمان میخریم شاید یه چیزی این وسط عوض شد. یه چیزی که در تهایت به ضررمون نباشه.از اونجایی که ما همیشه مظلوم و قربانی داستان هستیم و آخر کار هم برای دلداری خودمون میگیم من حقم این نبوده  و اینجور خزعبلا..صبر میکنیم تا تصمیم گیریمون به ثبات برسه که یه موقع از این ضرب العجل بودن پشیمون نشیم.در عین حال به آزمایش هم برای طرف مقابله که تحمل اون هم سنجیده بشه.شایدم همش چرت و پرت باشه.شایدم شرطی شدیم به این که در ابتدای امر نه بگیم و با اصرار قبول کنیم یا از ترس به بعدن موکول کنیم. هرچی هست که اونام این به تاخیر انداختن رو بی جواب نمیذارن و به موقع اش درمون میذارن.نه ببخشید یعنی میذارن توو کاسه مون.

اثر انگشت های شما  (۳)

شاید دلیل دیگه ای داشته باشه
پاسخ:
مثلا؟
 چیزی که مانعش هستیم. حتی یه بوسه.. ممکنه دیدمونو عوض کنه
من چند روز پیش به یکی از دوستهام گفتم دخترها یا به شخصیت یک نفر می بازن یا به جنسیت مخالف ( احساسات جنسی که اون برات برطرف میکنه)
اگه از پس دومی بر بیای تازه مشخص میشه چقدر واقعن به شخصیت یا افکار توی زندگیت بها دادی. چیزی که من خیلی توش موندم
پاسخ:
شری بازم مثل همیشه گنگ!
خب سوال اینه چرا مانع میشیم؟
چرا اسمشو میذاری باختن؟؟واقعا احساس حیف و میل شدن میکنی؟
از پسش بر اومدن یعنی چی؟خروجیش چطور بشه میگی از پسش بر اومدم؟
میخوام بگم اگه بخوای همه ی جوانب دستت باشه باید تجربه کنی. اونوقت ارزش گذاری معنی داره.. اونوقته که اگه مانع یه بوسه شدی یا چیز دیگه ای دلیل محکم تری داشتی. می پرسی چرا مانع میشیم؟ و من میگم تو مانع چیزی هستی که حتی حسشو نچشیدی. لا اقل با شخص به خصوصی. اینکه چرا مانع بشیم باید بعدن مطرح بشه!
و اینکه تا کجا مانع بشیم ؟؟ بسته به روحیات و حتی تربیت خانوادگیمون داره شاید

بقیه ی سوالاتو بخوام جواب بدم باید وارد کوچه های پیچ در پیچ خوفناکی بشم که بعید میدونم از پسش بر بیای p:

ارسال اثر انگشت

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">