آخرین جرعه چاییش رو سر کشید.نگاهی سرسری به کتابام انداخت./ پـوف / رو بیرون آورد و ورق زد و گفت : کم کم داره به آرشیوت حسودیم میشه هااا..سرمو بالا گرفتم.پوزخندی زدم و با غرور گفتم : هه. پس بپا عقب نمونی. تو دلم اما.. حاضرم به ازای هر فیلم از اون آرشیوت یه دونه از این کتابارو واسه چهارشنبه سوری کنار بذارم.
$ مشکل اینجاست که هیچکدوممون نمیخوایم نفر اولی باشیم که تن به فداکاری میده..
$$ تا به آخر حوصلتون بکشه. CliCK