
رنجیده خاطر از روح ملوکانه در بطن فرو رفته.به آنالیز موقعیت می پردازیم.دلایل را که روی کاغذ می آوریم بر اهم دو نکته از سایرین پی میبریم.ذیلشان را به underline منقوش می نماییم.یک/ با جسمی به وزن پنجاه تن,مغزی پربار حاصل از خواندن نود و شش کتاب غیر تخصصی ,نوشتن صد و پنجاه پست مجازی و کار کردن در محیطی پر رفت و آمد هنوز که هنوز است در تکلم مشکل داریم.از پس توضیح اضافه بر سازمان همراه با تملق بر نمی آییم. مطلب را تنها یکبار مختصر و مفید در جملاتی ملخص همزمان که گوشهایمان داغ از فرط هیجان و اظطراب است به سمع و نظر حضار میرسانیم که فرجام اش میشود تن صدای بالا در حالیکه حضرت والا در یک قدمی سیمای ما قرار گرفته..دو/بر خلاف انگاره همایونی تا این هنگام,سنمان برای به کرسی نشاندن اوامر و نظریاتمان خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی کم می باشد.شما که غریبه نیستید به عبارت خودمانی ترکسی ما را جدی نمیگیرد فلهذا result ِ استراتژی ِ روی کاغذ بر سکوت پر اُبهتمان می افزاید.
$ قبول کن اگه عاقل باشی و ترسو خودتُ با شرایط جدید وفق میدی ولی اگه کله خر باشی و بی پروا درُ پشت سرت محکم میبندی و با صدای ricky martin میگی hoy!tengo que decir adios ... Adioooooos