اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.

اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.


/پسری که مرا دوست داشت درست قرار دوممان به من یک ادکلن اصل فرانسوی هدیه داد. درست مثل محمد و بهزاد.دفعه ی دیگر خودش را به من نزدیک کرد و گفت استفاده نکردی؟ و من فهمیدم همان بلایی قرار است سرم بیاید که دفعه قبل و دفعات قبل آمده بود/

این داستانک بلقیس سلیمانی رو خوندم و یاد خودم افتادم.دومین پسری که بعد از جی کی رابطمون داشت شکل جدی میگرفت, همون اوایل فهمیدم مامانش معلمه..چی از این مصیبت تر؟نه به خاطر فرهنگی بودن والده که به دلایل پیچیده ی دیگه ای علاقه به هیچ ختم میشد. استنباطم این بود که لابد مامانای معلم طلسم این سه رابطه بودن.جز این اگر باشه چرا کسایی که به تورم میخورن باید مامانای معلم داشته باشن و هر سه مورد عاقبتی نافرجام؟ چقدر احتمال ِ اینکه باز یه مامانِ معلم ِ مقطع ابتدایی, پسر بالای بیست و شش سال داشته باشه و من ازش خوشم بیاد توو زندگیم قویه؟با توجه به آینده پیشه رو میتونم بگم شصت به چهل..

$ من که رابطه ام با معلمام خوب بود...روح خبیث کدومشونه که داره انتقام میگیره؟

اثر انگشت های شما  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال اثر انگشت

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">