اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.

اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.


میخواستن دوربین های سالن رو امتحان کنند.همه کرکره هارو پایین کشیدند و لامپ هارو خاموش کردند.برای نیم ساعت من موندم و نه نفر مرد توی یک اتاق.مسئول فروش نیومده بود و / من/ رو ! که از زنگ تلفن خودم هم بیزارم و حتی المقدور جواب تلفن ِ دو سه نفر رو بیشتر نمیدم نشوندن پشت میز و گفتن جواب دادن به سه خط تلفن با تو.چقدر مشتری پروندم.چقدر اطلاعات غلط دادم.بیخود و بیجهت به این و اون قرص فردا پس فردا رو دادم.در صورتیکه ماشینای همشون بعد یک ماه فاکتور میشدن و من وضعیت پرونده هاشونو از منو ای اشتباهی میدیدم.گله و فحش و دعوا رو وصل میکردم به تلفن مدیریت. مظلومانه و ملتسمانه بین حرفای مشتری  میگفتم به خدا من امروز اومدم.در جریان هیچی نیستم.بین محل استقرار من و مدیریت سرتاسر شیشه بود.در نتیجه فکرایی مثل جواب ندادن, کشیدن سیم تلفن,نیم ساعت یه بار بالا آوردن و کوبیدن کله روی میز و..  که به سرم میزد خود به خود رنگ میباخت .آخرای وقت کاری بود که فهمیدم SLX واسه 405  ِ و LX برای پژو پارس.قیمت همشونو اشتباه گفته بودم.فیکس هشت ساعت کاری جونمو به درد آورده بود. همه بیهوده کاری های جانفرسا به کنار.دریغ از یه فنجون آبجوش که دست ِ آدم بدن.اصلا نفهمیدم چجوری خودمو پرت کردم توو سرویس و رسیدم خونه.فقط /خواب/ میخواستم و خواب و خواب خواب و خواب و خواب و هیچ چیز دیگه.تازه طعم شیرین زندگی بخور و بخواب ِ دوران الواطی رفته بود زیر دندونم که آقای R زنگ زد.. به قول چخوف ِ ملال انگیز/ خلاصه مرگ بهتر از این وضع بود/

اولین روز کاری ِ ikco

94/9/24


اثر انگشت های شما  (۲)

خسته نباشى عزیزجان
پاسخ:
نمیشه پیری :[
عجب
جالب بود تازه فهمیدم که چطور میشه قیمت بازار بهم میریزه

پاسخ:
میبینی چه فکر و تقلایی پشتشه.

ارسال اثر انگشت

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">