/اس تی/ دختر معقول و متینی بود.از این ادا و اطوارای داف نما رو نداشت. کم رو بود اما موقع حرف زدن به تته پته نمی افتاد. در عین چهره نمکی و شیرینش , موذی هم بود. اما وقت هایی که با /جی کی/ تنها میشد یک مرتبه رنگ عوض میکرد.تبدیل میشد به یک حیوون شیطون و ملوس و گاهی ترسناک.اس تی از پس حرف ها و دست انداختن های جی کی بر نمی اومد.برای همین به کشتی متوسل میشد.حمله میکرد.لگد میزد.فحش میداد.گاز میگرفت.موهای جی کی رو میکشید.دماغشو فشار میداد. اس تی حیوون دست آموز و دوست داشتنی برای جی کی بود.که مدام سر به سرش میذاشت.می خندید و کیف میکرد.او میدونست هر زن یک اقلیم است.آداب و رسوم خودش را دارد آری ... جی کی بلد بود چگونه با زن ها سر کند و در دام نگهشان دارد...