اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.

اثـر انگشت

اینجا بیابان برهوتی است که رد پای یک اثر انگشت در آن بر جای مانده است.



توی کتاب ِ معروفی خونده بود /اندیشیدن یعنی تغییر کردن/.به اقتضای سن داشت رشد میکرد.حالاتش متغیر شده بود.همراه با بی ثباتی جسمی, از روحیه ی پایداری هم برخوردار نبود.خودش به این مسئله اذعان داشت که روی قول و قراراش نمیشه حساب باز کرد.از بعد آخرین رابطه ای که کشید بیرون و خودشو شناخت به هیچ کس هیچ قولی نمی داد.نظرش این بود میثاق یعنی درگیر بودن, اسیر و محدود شدن.یکی بهش گفت: ولی تو داری خیانت میکنی. گفت : اونی که به تو قول داد من ِ دیروز بود. من پوست انداختم.امروز یه نفر دیگم.منو ببین! من الان همون آدمی ام که باهاش قول و قرار گذاشتی؟ حتی خود تو .. وقتی وعده و وعیدایی به من ِ دیروز دادی,یه جور دیگه بودی ولی الان توام عوض شدی ,توام نو شدی.. ما حق نداریم همدیگرو مجبور به پایبندی ِ عهدی که دیروز دو نفر با شکل و ساختار و در یه فضای دیگه ای باهم بستن کنیم. ما خیانت میکنیم تا اندیشه بسازیم.تا بتونیم تغییر کنیم.قول دادن برای آدم ِ باهوش یعنی حماقت .

اثر انگشت های شما  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال اثر انگشت

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">